نوروز 93
امسال چهارشنبه سوری برخلاف همه ی سالها که خونه ی دایی رضا بودیم .امسال خونه موندیم.همسایمون
جلوی خونشون یه اتیش روشن کرد ویه نیم ساعتی سر کوچه موندیم .....
سال تحویل هم همه رفتیم خونه ی مامان بزرگم به قول خودت (حاج خانم فرخنده) .امسال بیشتر خونه ی
خاله فرحناز موندیم و یه روزای میرفتیم خونه ی مامان بزرگ.
اینم یه برف سنگین وسط بهار...........
سیزده بدر هم رفتیم کنار دریا که خیلی سرد بود......
بعد از اون 15 فروردین مامان فریده و دایی حمید رفتن اولش که از چیزی خبر نداشتی خوب بودی ولی همین
که مامان فریده بوست کرد که باهات خداحافظی کنه بره تو یهو بغض کردی و بغضت ترکید که اشک هممونو
در اوردی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی