روزی که قلبم سوخت
جیگر مامان صبح که از خواب بیدار شدیم
رفتیم رو بالکن که صبحانه بخوریم
موقعی که میخواستی بشینی نمیدونم که چی شد یهو افتادی
با صورت رفتی توی استکان و صورت قشنگت سوخت
شایدتو خیلی نسوختی ولی تمام قلب من سوخت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی