شب بیداری
نمیدونم چرا دیشب خوابت نمیبرد تازه ساعت2نصف شب یادت اوده بود که باید بازی کنی
رفتی صندلی رو اوردی و گفتی روش بشینم وتلویزیون نگاه کنم
یهو فکر کردی دیدی نه اینجوری خوشت نمیاد و باید یه کار دیگه بکنی
خدا جون ساعت ٣شد .منم دارم از بی خوابی میمیرم
وووووووووووی تازه میگه دید دید بازی
اخ که چه صدای دلخراشی داره وقتی رو سرامیک میکشیدی
اشکال نداره مامان جان تو خوش باش
خلاصه بعد از کلی شب بیداری رضایت دادی و ساعت 4 صبح خوابیدی
خوابای خوب ببینی عزیزمبیخود نیست که میگن
بهشت زیر پای مادران است
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی