نوروز امد پیروز امد
هیچ سال نویی ایده ال نخواهد بود مگر اینکه تو تصمیم بگیری اون رو
به بازتابی از ارزشها/خواسته ها/علاقه ها و قوانین خودت تبدیل کنی
سال نو مبارک
سال 91 با تمام خوبیها و بدیهاش تموم شدو
امسال سومین ساله که تو کوچولوی قشنگ پیش ما هستی و سه ساله که
عید من وبابا قشنگتر از همه ی عیدهای زندگیمونه
نیلوفر جون اول خیلی تمیز وباکلاس نشستی و عکس گرفتی ولی بعد کم کم خرابکاریهات داشت شروع میشد
اول از همه رفتی سر وقت سیر یکم باهاش ور رفتی دیدی نه خیلی باب دلت نیست البته بماند که سیر بیچاره بعدا به دست خود شما تکه تکه شد
بعد از اون رفتی سراغ سنجدها که فکر کنم تو این 13 روز بیش از 5 بار خریدم چون خوشت اومده
بود و هروقت چشمت میخورد میخواستی
هسته هاشو پشتت قایم میکردی
تازه به منم تعارف میکردی
بعدشم به دایی حمید دادی قربون اون قلب مهربونت برم
خیلی زیرکانه رفتی سراغ سکه ها
اول یکی یکی که کسی شک نکنه
اینم ظرف غارت شده ی سکه ها و بعد از این همه خرابکاری سفره ی هفت سین به مدت 13روز
به اپن منتقل شد
نیلوفر قشنگ من این عیدی رو از من بپذیر
برای دشمن خود =بخشش
برای رقیب=تحمل
برای دوستانت =قلبت
برای خودت =احترام
سالی پر از شادی داشته باشی گل خوشبوی من /معنی زندگی من
دیوانه وار دوستت دارم