نیـــــــــــــــلوفـــــــــــر  جــــــــــــــــوننیـــــــــــــــلوفـــــــــــر جــــــــــــــــون، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 12 روز سن داره

تمام زندگیم نیلو

سونی

عاشق بازی سونی شده بودی تا دایی روشن میکرد وسط بازی باید قطع میکردن و میدادن به تو تو هم که ول کن ماجرا نبودی در همه حالت فقط خودت باید بازی میکردی اینقدر حرفه ای شدی که خوابیده بازی میکنی قربونت برم ...
1 اسفند 1391

هر روز تاب بازی

یکی از کارهایی که تقریبا شده بود هر روزه تاب بازیه چون پارک پشت پنجره ی مامان اینا بود هروقت میدیدی بچه ها میشینن روتاب بهونه می اوردی و میگفتی: (بچه ها نشینن .مال نیلوفره.نیلوفر بشینه) مامان فریده هم هر روز تورو میبرد و برگشتنتم کار حضرت فیل بود ++ ...
30 بهمن 1391

انچه گذشت

                 این از شایعاتی بود که تو عصر ما اتفاق افتاد و تقریبا 70در صد انسانها منتظر نابودی جهان بودند طبق پیشگویی های نوستراداموس مدتهاست که میگن پایان ۲۰۱۲پایان دنیاست ! گفته می شود که نوسترآداموس، ظهور افرادی چون؛ ناپلئون بناپارت، آدولف هیتلر، لوئی پاستور و نیز وقایعی مانند؛ حادثه 11 سپتامبر و حتی انقلاب اسلامی ایران را نیز پیش بینی کرده بود و پایان جهان در سال 2012 نیز از دیگر پیشگویی های وی است. براین اساس وی در اشعار و یکی از نقاشی هایش، پیدایش ستاره دنباله دار و برخورد آن با زمین را در سال 2012، پیشگویی می کند البت...
30 بهمن 1391

سفر

عزیز دلم انشاالله اگه خدا بخواد همین جمعه میریم مشهد خونه ی مامان فریده تقریبا وسایلمونو جمع کردم. من و تو با هم میریم و بعد بابایی میاد دنبالمون. الان که بزرگتر شدی کمتر از هواپیما میترسم چون لااقل تو هم صحبتم میشی هرچی بگم از شیرین زبونیات کم گفتم و تا دلت بخواد واسه بابایی دلبری میکنی این عکس لباسایی که برات خریدم تا خوشتیپ بری مشهد ...
7 آذر 1391

مهمونی

هفته ی پیش جشن دندونی رها تپلی بود کوچولوی خیلی نازیه فقط 9ماه داره ولی هم وزن توهه نیلوفر جونم   اینم عسل مامان که اماده شده واسه رفتن به مهمونی   قربونت برم مامان که اینقدر خوشتیپی عزیزم   ...
29 آبان 1391

حموم برون

                              حموم برون دیگه جوجو کوچولوهام واسه خودشون مردی شدن ولی دیگه قفس براشون کوچیک شده قرار شد بعد از تمیزکردنشون تبعید بشن به خونه مادربزرگه این جوجه زشت اول قشنگ شسته شده وابکشی   در حوله مخصوص گذاشته  و با سشوار خشکشان میکنیم  این شما و این شاهزاده های پر طلایی ما ...
21 آبان 1391

شب بیداری

نمیدونم چرا دیشب خوابت نمیبرد تازه ساعت2نصف شب یادت اوده بود که باید بازی کنی رفتی صندلی رو اوردی و گفتی روش بشینم وتلویزیون نگاه کنم یهو فکر کردی دیدی نه اینجوری خوشت نمیاد و باید یه کار دیگه بکنی خدا جون ساعت ٣شد .منم دارم از بی خوابی میمیرم وووووووووووی تازه میگه دید دید بازی اخ که چه صدای دلخراشی داره  وقتی رو سرامیک میکشیدی اشکال نداره مامان جان تو خوش باش خلاصه بعد از کلی شب بیداری رضایت دادی و ساعت 4 صبح خوابیدی خوابای خوب ببینی عزیزم بیخود نیست که میگن بهشت زیر پای مادران است ...
21 آبان 1391