نیـــــــــــــــلوفـــــــــــر  جــــــــــــــــوننیـــــــــــــــلوفـــــــــــر جــــــــــــــــون، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 13 روز سن داره

تمام زندگیم نیلو

یک روز جمعه

1392/3/6 14:08
نویسنده : مامان حورا
915 بازدید
اشتراک گذاری

روز جمعه قرار گذاشتیم که برای نهار بریم بیرون از شهر ولی اینفعه با دختر خاله ی بابا

هرکس یه جایی گفت تا اینکه به توافق رسیدیم بریم لیلا کوه بعد از یه 1ساعتی وقتی

رسیدیم .اونجور که تعریف میکردن نبود و از اونجا رفتیم و رسیدیم به یه پارک جنگلی

به اسم (پارک جنگلی مریدان)کوچیک بود ولی قشنگ یه عالمه درختای بلند بلوط

داشت.بساط جوجه کباب هم گرفته بودیم و بردیم اونجا که اتیش کنیم

 

.

نیلوفر و ترانهلبخند

.

لباستو داده بودی بالا و میزدی به شکمت و میگفتی (نگاه صدا میخوره) نیشخند

.

احساس مسئولیت در قبال ترنم.خودت دوسش داری ولی همین که من بغلش میکنم

میگی (مامانی نکن بغلش نکن)بغل

.

کمک به باباییلبخند

.

دعوت ترانه به کمک

.

همونجا مونده بودی همین که یه سیخ امده شد گفتی میخورمخوشمزه

.

عکس هنریزبان

.

بازم دوچرخه یار همیشگی تو.

.

.

قربون اون دست کوچولوت برم که از دوچرخه افتادی .مامانی وقتی دستت رو دیدم

دلم داشت گریه میومدگریه

.

 

قلبنفس بکش عمرم قلب

قلبکه زندگیم بسته به نفسهای توستقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (21)

مامان آوا
6 خرداد 92 14:41
هميشه به گردش و تفريح





آح آخ آخ خاله جونم مواظب باش كه ديگه از اينجور اتفاقا برات نيفته بوووووووووووووووس





بزرگ ميشي يادت ميره






مرسی عزیزم/مرسی بهمون سر میزنی


مامان یلدا و سروش
6 خرداد 92 15:24
ددر یه روزتون خوش.

جوجه کباب هم نوش جونت عزیزکم

قربون دست های حوشگلت بشم که اینطوری شد


مرسیییییییییییییییییییییییییییییی/ممنون.خدانکنه.
مامان یلدا و سروش
6 خرداد 92 15:26
خصوصوی گلم
مامان یلدا و سروش
6 خرداد 92 16:20
ممنون از راهماییت عزیزم. یه سوال دیگه.
فقط عکسهای نیلوفر جون رو فرستادین یا عکس های خودتون هم بود؟


خواهش میکنم/میام وبت
مامان یاشار
6 خرداد 92 16:31
همیشه به گردش و تفریح حورا جون. جیگر خوشگل خانوم رو که دستش زخم شده. ایشالا زودی خوب میشه عزیزم


ممنون عزیزم/یاشار عروسکمو ببوس
مامان یلدا و سروش
6 خرداد 92 18:19
خصوصی
مریم
6 خرداد 92 18:53
سلام عزیزم ، وبلاگ خیلی خیلی قشنگی داری امیدوارم در تمام مراحل زندگیتون موفق و خوشبخت باشید خوشحال میشم اگه به من هم سر بزنید من یه وبلاگ آشپزی دارم قراره هر روز یه غذا بذارم البته تازه شروع کردم اگه اومدی امیدوارم که خوشت بیاد
حسین کاکاوند قلعه نوئی
6 خرداد 92 20:32
سلام . خوبین . وبلاگت قشنگه . به منم سر بزن . سین کاکاوند قلعه نوئی - ملایر


سلام ممنون که بهمون سر زدین.حتما میام
مامان یلدا و سروش
6 خرداد 92 23:49
خصوصی
مهدیه
7 خرداد 92 10:02
مثل اینکه نیلو جون عاشق کبابه ها!!
نوش جوووووووووووونش!
بوس


خیلی دوست داره.
ツ ستایش مهربون ✿ ستایش خوش زبون ツ
7 خرداد 92 10:02
خوشبحالتون چقدر شما میرین تفریح و گردش ما رو هم خبر کنین باهاتون بیائیم
چقدر این تاپ زرده به نیلوفر جون میاد براش اسفند دود کن خیلی به چشم اومد البته من چشمام شور نیستش

جای شما خالی عزیزم.ایکاش اینجا بودین و با هم میرفتیم
چشات قشنگ میبینه عزیزمستایش طلا رو ببوس
مینا مامی لیانا
7 خرداد 92 14:06
سلام عزیزای من
به به ایشالا همیشه به گردش و ددر عزیز منو ببین خوشگلمممم ماشالله
الهی دستش زودتر خوب بشه
راستی حوری جون پریسا تو وبلاگ خودش چند تا از عکسای لیانا رو گذاشته
وبلاگ دلنوشته های پگاه و پری تو لینک دوستام


سلام عزیزم
ممنون مینا جونم.....الان میرم چون دلم حسابی تنگ شده
رنگارنگ
7 خرداد 92 14:14
سلام قربون برم خدا را یه بام و دو هوا را این ور بوم سرما را اون ور بوم گرما را .خوش بحاتون خشتگی گردش در نرفته باز دوباره میرین گردش خدایا همیشه شاد باشید و سلامت نیلوفر جون


سلام.........
مامان احسان
7 خرداد 92 14:28
سلام آخی بمیرم برای دست ناناست خاله جون بیشتر مراقب خودت باش ولی عیبی نداره بزرگ میشی یادت میره


سلام/خدانکنه خاله جون.مرسی خاله
مامان الی
7 خرداد 92 14:32
سلام همشهری
از آشنایی ات خوشحالم
لینک شدی عزیزم


سلام عزیزم /منم همینطور
مامان مانلی
7 خرداد 92 17:25
وای ماشالله چه دخمل بور و نازی دارین خدا براتون نگه داره راستی وقتی موهاش را جمع میکنین خیلی نزتر میشه مثل بچه های خارجی میشه



مرسی عزیزم شما لطف دارین .ممنون که بهمون سر زدین
مامان موژان
8 خرداد 92 7:18
عزیزم دخملیت خیلی زیباست لینک


ممنون عزیزم لینک شذید
مامان آوا
8 خرداد 92 10:34
عزيزم ما انزلي هستيم


راحله
8 خرداد 92 11:18
اخییییی
دردش اومد؟
عااااشق حسودیش شدم
ببوسش مامانی
راستی ما تازگیا بخاطر کارمون ساکن فومن شدیم.شما کجا هستید؟


ممنون عزیزم که بهمون سر زدین.
شادی مامی رادین
8 خرداد 92 15:50
همیشه به تفریح خاله جونم. خیلی مواظب خودت باش عروسکککککک


مرسی خاله جونی/
مامان اميرسام خان گل
10 شهریور 92 8:46
واي خدا جون وقتي ميبينم بچه اي چيزيش ميشه دلم ميريزه پايين يكي بياد جمش كنه فقط خوبيش اينه زودم يادشون ميره مگه نه مامان جون؟