نیـــــــــــــــلوفـــــــــــر  جــــــــــــــــوننیـــــــــــــــلوفـــــــــــر جــــــــــــــــون، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 14 روز سن داره

تمام زندگیم نیلو

انچه گذشت........

1392/9/19 16:20
نویسنده : مامان حورا
632 بازدید
اشتراک گذاری

چند روز پیشا رفتیم خونه ی مادربزرگم .هر از چند گاهی میریم اونجا و بهش بر میزنیم

خیلی دوسش داری بهت میگم صداش کن عزیز ولی تو همچنان میگی (حاچ خانوم) ما

هم دیگه عادت کردیم تمام خونشو بهم میریزی هر نیم ساعت یه بار روی پشتی دیواریهاشو

میندازی وسط هال.کمد رخت خواب که دیگه ازدستت اسیره .اول اروم بازی میکنی و میگی

(هیچی رو کثیف نمیکنم )ولی کم کم که یخت اب بشه...........

بابا که دیگه نگو هرجا میخواد بره اول باید قایم موشک بازی کنیم تا یه وقت نبینیش

وگرنه میخوای همه جا باهاش بری ولی زمانی که حس ششمت خوب کار کنه هیچ

کاری نمیشه کرد تسلیم میشیم و تو میری...........

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

این عکسو خودت گرفتی .خیلی بامزه شده دورش ماته

.

 چند وقت پیش هم تولد امیر محمد بود که یادم رفت برات بزارم امسال رفت پیش دبستانی

واسه همین تولدش تو مدرسش بود.تو از اون بیشتر خوشحال بودی اخه همیشه بهم میگی

(منو ببر مهت کودک) کلی با بچه ها بهت خوش گذشت.

.

.

بیچاره امیر محمد که هروقت کلاهشو میخواست بهش نمیدادی..........

..

کلی اونجا هنر نمایی کردی برامونهورا

.

.

.

 .

کیکتو تو دستت گرفتی و به هیچ کس هم نمیدادی....در اخر هم همه اومدن بیرون ولی

تو گریه میکردی که من همونجا بمونممتفکر

.

.

.

 واسه عروسکات سفره پهن میکنی و کلی باهاشون بازی میکنی.کاااااااااااااااااااملا

دخترونه

.

.

.

چوب لباسیهای اتاقتو هر جایی اویزون میکنی...البته اینم بگم که از اون طرف اتاقت

به هم میریزه چون همه ی لباساتو میریزی بیرون.قلب

.

.

 هروقت که کیک درست میکنم همون روز میشه تولدت. باید شمع بزارم و صدبار فوت کنی

خیلی هم خوشحال میشی .اون عروسک خوشکلیم که دستت هست دوست عمو محمد

مائده جون زحمتشو کشیده ازش ممنونمماچ

.

.

.

.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (24)

✽ ستایـــِش فرشتـــه اـے از بِهشت ✽
20 آذر 92 9:05
وووووووووووووای خیلی خوشحال شدم دیدم آپ کردین چه خوب خونه مادربزرگتون رفتین چه خونه با صفایی دارن چه مادربزرگ متینی هستن من عاشق همچین خونه هایی هستم دقیقا مثل ستایش همینجوری چشمش به باباشه که راه بندازه دنبالش و هر جا که اون رفت اونم باهاش بره عاشق ِ مدل موهانم هر طوری میبندیشون عروسکتر میشی خوب اگه دوست داره بره مهد ِ کودک بزارش من از گذاشتن ستایش به مهد خیلی راضیم توی این عکسه بیچاره امیر محمد چه گردنیم کج کرده برای گرفتن کلاه از نیلوفر چه مامان هنرمندی این کیک ها رو خودت درست کردی هورا جون
مامان حورا
پاسخ
ممنون عزیزم.فعلا تا دهم دی هستم اگر برم یه یک ماهی نمیتونم بنویسم.هروقت از مشهد اومدم تصمیم دارم ببرمش مهد چون خودم میخوام برم کلاس (ویولن).ستایش خوشکلمو ببوس مامان خوشکل
✽ ستایـــِش فرشتـــه اـے از بِهشت ✽
20 آذر 92 9:06
هورا جون پیامهای خصوصیتو چک کن
✽ ستایـــِش فرشتـــه اـے از بِهشت ✽
20 آذر 92 11:23
آره جونم خیلی خوش گذشت ممنونم از تعریفت چشماتون خوشکل میبینه
مامان حورا
پاسخ
خوشحاااااااااااااااااااااااااااااااااااالم
✽ ستایـــِش فرشتـــه اـے از بِهشت ✽
20 آذر 92 11:55
چه خوب کلاس ویولن حیف چرا یکماه نمیتونی بنویسی مگه تو خونه خودتون از چه نوع اینترنتی استفاده میکنی ؟ اگه از این وایمکساس میتونی با خودت ببریش
مامان حورا
پاسخ
نه متاسفانه نمیتونم همراه ببرم
نیلوفر
21 آذر 92 7:32
ای جووووون
جیران بخشنده
21 آذر 92 11:31
وای خاله جونم یه اتفاق خنده دار افتاد من به جای پستای جدید نیلوفر جونم اشتباهی میرفتم پستای قدیمی رو میخوندم امروز پیش خودم گفت این پستا چه قدر آشنا هستن و تازه فهمیدم
مامان حورا
پاسخ
سلام عزیزم ...میتونی بری تو قسمت اخرین مطلب و از اونجا ببینی قربونت برم
مامان آرسام
21 آذر 92 13:52
قربونت برم که مهد دوست داری
مامان حورا
پاسخ
اره خیلی دوست داره .یه برنامه هایی براش دارم........
♥ مامی ملودی جون ♥
22 آذر 92 12:13
عزیزم من لینکتون کردم . ماشا الله خانوم خانوما خیلی نازه ماشا الله خدا نگهش داره براتون
مامان حورا
پاسخ
ممنون بابت لینکتون.شما لطف دارین.ملودی خوشکلمو ببوس
♥ مامی ملودی جون ♥
22 آذر 92 12:15
ای جونم چه بازی های خوشگلی میکنه دخملمون فقط گلم تو رو خدا مواظب رخت خوابا باش . دور از جون یکی از اطرافیانه ما بچه اش رخت خواب ریخته بود روی بچه اش و خفه شده بود . الهی خدا اون روز و نشون نده و زبونم لال بشه . خدا مراقب فرشته کوچولوت باشه .
مامان حورا
پاسخ
وای خدا چقدر وحشتناک.مرسی که گوشزد کردی عزیزم
♥ مامی ملودی جون ♥
22 آذر 92 12:16
چه شیرینی های خوشگلی دلمون خواست خیلی هم تازه و خوشمزه به نظر میان
مامان حورا
پاسخ
عزییییییییییییییییزم...ایکاش اینجا بودین تا براتون میاوردم
امیرمهدی کوچولو
23 آذر 92 18:47
نیلوفرجان خدا حفظت کنه شما بچه ها شیرینی زندگی هستین. قدر مامان بزرگتو بدون که برکت زندگست.
مامان حورا
پاسخ
ممنون عزیزم که بهمون سر زدین
پرنیا
23 آذر 92 21:37
نیلوفر جون مرسی از اینکه به وبلاگ ما سر زدی عکسای شما هم ماشاا... خیلی نازه،همیشه شاد وسلامت باشی
مامان حورا
پاسخ
فدات شم دوست خوبم
مامان زری ترانه
24 آذر 92 8:51
جانم چه حیاط باصفایی داره مادربزرگ .نیلو جون هم چه خانومی شده
مامان حورا
پاسخ
ممنون عزیزم......
✽ ستایـــِش فرشتـــه اـے از بِهشت ✽
24 آذر 92 9:44
ما هم عاشقتونیم مامان حورا و نیلو جون 💗💗💗💗
مامان حورا
پاسخ
زود زود عکس بزار ما دلمون واسه ستایش تنگ میشه
زهره مامان بارسین
24 آذر 92 15:20
آخ من آخر جیگر این دخمله رو می خورم مامانی مواظبش باش چه شقی می کنی وقتی شیرین کاری هاشو می بینی عزیزم
مامان حورا
پاسخ
فدات شم خاله جونی.مرسی که بهمون سر میزنی
راحله
25 آذر 92 10:42
عاااااشق شیطنت هاشم جوجه فسقلی بلا چه بامزززه رفته تاو کمد یاد دوران بچگی خودم افتادم عاشق کمد رخت خوابها بودم
مامان حورا
پاسخ
نیلوفر هم عاشق رخت خوابهاست هر وقت میریم اونجارو به هم میزنه
الی مامان الینا
26 آذر 92 22:26
ماشالله به این دخمل تو رو خدا همش واسش اسپند دود کن خیلی خوشگل و ماه ماشالله از دیدن ه عکسا لذت بردم
مامان حورا
پاسخ
ممنون الی جون شما لطف دارین.الینای خوشکلمو ببوسین
✽ ستایـــِش فرشتـــه اـے از بِهشت ✽
27 آذر 92 11:17
سلام هورا جون چه خبر نیلو جون خوبه شب یلداتون پیشاپیش مبارک حسسسسابی بهتون خوش بگذره دوستم
مامان حورا
پاسخ
سلام دوست خوبم .این روزا خیلی مشغول خرید و اماده شدن واسه رفتن به مشهدم.اخه چیزی نمونده .دهم باید برم.به همین خاطر دیر به دیر میام نت.یلدای شما هم پیشاپیش مبارک
پگاه مامان آرتین
27 آذر 92 13:46
عزیزم من عاشق شیطونیاتم.توکمدچی می کنی.اون شیرینیا دلمو اب کرد منم می خوام
مامان حورا
پاسخ
شیطونی که دیگه نگو............کاش بهمون نزدیک بودین میدادم خدمتتون
سحرمامان سینا
27 آذر 92 15:25
چه عجب شماآپ کردین.......این وروجکم ببوس
مامان حورا
پاسخ
من که خیلی وقته اپ کردم عزیزم.ممنون
مامان سونیا
28 آذر 92 8:44
روزاتون به سپیدی و زیبایی برف و کانون زندگیتون به گرمای آفتاب تابیده بر برف های زمستانی هر چه از روشنی و سرخی داریم برداریم کنار هم بنشیینیم و بگذاریم که دوستی ها سدی باشند در برابر تاریکی ها یلدایتان رویایی…روزهایتان پر فروغ،شبهایتان ستاره باران! راستی به این آدرس برین و توی قرعه کشی شب یلدا شرکت کنین http://mylamis.com/yalda//?ref=91
نیلوفر/مامانه روژینا
8 دی 92 1:26
ای جانم عزیزم. فدای موهای خوش رنگ و خوش حالتت. چقدر بامزه با عروسکات خاله بازی میکنی. مامانی چقدر منظره عکسها که نیلوفر ناز و باباش تو حیاط هستند قشنگه. خدا مادر بزرگتون رو هم براتون حفظ کنه. واقعا خوش بحالتون که جای به این قشنگی زندگی میکنید.با دبدنه این عکسها دلم هوای اونجا رو کرد.اخه دایی های مامانم تو صومعه سرا زندگی میکنن و تقریبا خونه هاشون همینطوریه. نمیدونم شما تو کدوم شهر استان گیلان هستید اما همه جای گیلان قشنگ و زیباست.ماهم سالی یبار میایم گیلان. اما هیچوقت سیر نمیشیم.
مامان حورا
پاسخ
سلام خدانکنه نیلوفرجان.ما ها که تو همون خونه های اپارتمانی هستیم .این خونه ی مادر بزرگمه که هروقت میریم .دلمون وا میشه.
مامان هلیا
8 بهمن 92 13:30
ماشااله دخمل نــــــــــــــــــــازی داری خدا حفظش کنه
مامان محمد و ساقی
15 بهمن 92 0:27
خدا مادربزگتو حفظ کنه ماشالله به دخملی ناز با شیرین کاریهاش