فربد و نیلوفر
امروز میخوام از روزی بگم که
خدا با دادن یک دختر /یک پسر خوشکل هم بهم داد
روزی که نیلوفر به دنیا اومد
یه کوچولوی ناز دیگه هم به دنیا اومد که ما با هم تو یه اتاق 2تخته بودیم
نیلوفر شیرشو میخوردو میخوابید
ولی اون گریه میکرد و شیر نمیخورد
تصمیم بر این شد که من بهش شیر بدم
الان فربد کوچولو و نیلوفر خیلی همدیگرو دوست دارن
خیلی هم مسالمت امیز باهم بازی میکنند
قد تمام اسمونا دوستون دارم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی