نیـــــــــــــــلوفـــــــــــر  جــــــــــــــــوننیـــــــــــــــلوفـــــــــــر جــــــــــــــــون، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 7 روز سن داره

تمام زندگیم نیلو

الماس شرق(2)

شب کریسمس با دوستم قرار گذاشتیمو رفتیم بیرون از اونجایی که بابا سری پیش نبود این بار هم رفتیم الماس شرق شب خوبی بود و کلی هم بهمون خوش گذشت در کنار یه دوست قدیمی تو و پارسا هم که تقریبا هم سن هستید همیشه با هم بودید بعد از کلی گشت و گذار شام هم بیرون خوردیم   تمام کاراتون باید مثل هم میشد عاشق این بودید که ازتون عکس بگیریم خیلی شیک دست همو گرفتید و راه میرفتین /پارسا هم مغازه هارو بهت نشون میداد سر میز هم گفتید که پیش هم باید بشینید ...
27 اسفند 1391

بپر بپر

یکی از چیزهای مورد علاقه ی تو جعبه های شانسیه که وقتی میبینی خیلی ذوق زده میشی یه روز که دایی هومن یه جعبه شانسی برات خرید تو اینقدر خوشحال شدی که چندین بار بالا و پائین پریدی یکی یکی در میاری و میگی (اینا) از اون روز به بعد هر کس میرفت بیرون حتی تا سر کوچه برات میخریدن دایی هومن و دایی هادی و زن دایی ازاده و زن دایی سپیده وباباجون و حتی دایی حمید بعد از برگشتن از مدرسه تو هم با هر بار دیدن از خوشحالی میپریدی .از اون موقع شد که اسمشو گذاشتی ( بپربپر ) طوری شده بود که اگر کسی دست خالی میومد خونه تو میگفتی:بپربپر نخریدی؟ فکر کنم یه چیزی حدود100هزار تومن برات تو این چند وقته که مشهد بودیم بپربپر خریدن د...
13 اسفند 1391

یک روز خوب با فربد

                  یه روز من و تو مامان فریده رفتیم خونه ی دوستم فرشته که دوران پیش دانشگاهی باهم هم کلاس بودیم یه پسر خوش زبون و ناز هم داره به نام فربد خیلی خوش اخلاق بود و شما دو نفر با هم مسالمت امیز بازی کردین ...
7 اسفند 1391

اولین برف

اولین برفی که امسال دیدی(٩١/٩/٢٦) اولش از ادم برفی میترسیدی ولی بعد باهاش دوست شدی یه لنگه از دستکشتم که گم شده بود و منم دستکش خودمو دستت کردم     ...
6 اسفند 1391

3سومین یلدا در مشهد

این سومین یلدای زندگیته عزیز دلم اولین یلدا=3ماهه          دومین یلدا=1سال و 3 ماه        سومین یلدا=2سال و 3ماه امسال هم یلدا مشهد بودیم خونه ی باباجون همه دور هم مثل قدیما البته بازم جای بابا خیلی خالی بود اینم شامی که اون شب مامان فریده زحمت کشیده بود                                          &...
6 اسفند 1391

روزمرگی های نیلوفر

هرروز بین ساعت 9 تا 10 صبح از خواب بیدار میشی البته قبلش از ساعت 6 صبح به بعد معمولا 2بار از خواب بیدار میشی و اب میخوای واسه همین هر شب 1 لیوان اب بالا سرت میزارم که مجبور نشم تا اشپزخونه برم همیشه هم تو از من زودتر بیدار میشی میای بوسم میکنی و میگی : مامانی بیدار شو بهم (اون پنیر بده)یعنی نون پنیر همین که از اتاق میخوایم بریم بیرون میگی :(دستمو بگیر) باید اول تی وی رو روشن کنم برات تا کارتون ببینی و لقمه های کوچیکه نون و پنیرو بخوری 1ساعت نمیشه که میگی :(مامانی ایچی بده من بوخورم) حالا هرچی هم بخوری قبوله(پسته/بستنی/کیک/ابمیوه/...) ظهر که میشه موقع ناهار و...
6 اسفند 1391

یک روز خوب با پارسا خونه ی مامان فریده

  گل پسر ما اقا پارسا پسر دوست صمیمی من از دوران راهنماییه یه 4 ماهی از تو کوچولوتره /کلی با هم بازی کردین نشستین با هم کتاب خوندین البته تو یه جوری به کتاب نگاه میکردی و داستان میگفتی که انگار داری کتاب میخونی بعدش یه نیم ساعت افتادین تو تم رقصیدن و با تی وی میرقصیدین وقتی بهتون میوه دادیم گفتی که خودم نارنگی رو پوست کنم با اینکه پارسا مهمون ما بود ولی تو نشستی سوپ پارسارو خوردی اما با یک خداحافظی جانانه پسر کوچولوی مارو بدرقه کردی   دوستتون دارم دوستتون دارم     ...
5 اسفند 1391

الماس شرق(1)

یه روز با مامان فریده و دایی و زندایی رفتیم الماس شرق خدا پدر مخترع را بیامرزه یه ماشین دستی گرفتیم و نشستی کلی هم بهت خوش گذشت یه گوشه کلی حیوونای خوشکل گذاشته بودن خیلی هم ملوس و ناز بودن تو رو گذاشتم و ازت عکس گرفتم وسط عکس گرفتن وقتی برگشتی پشتتو دیدی یهو زدی زیر گریه وترسیدی   تا اینجای قضیه خوب پیش رفت ولی زمانی که میخواستیم برگردیم کی میتونست ماشینتو ازت بگیره قربون دختر نازنازیم برم ...
1 اسفند 1391

سونی

عاشق بازی سونی شده بودی تا دایی روشن میکرد وسط بازی باید قطع میکردن و میدادن به تو تو هم که ول کن ماجرا نبودی در همه حالت فقط خودت باید بازی میکردی اینقدر حرفه ای شدی که خوابیده بازی میکنی قربونت برم ...
1 اسفند 1391

هر روز تاب بازی

یکی از کارهایی که تقریبا شده بود هر روزه تاب بازیه چون پارک پشت پنجره ی مامان اینا بود هروقت میدیدی بچه ها میشینن روتاب بهونه می اوردی و میگفتی: (بچه ها نشینن .مال نیلوفره.نیلوفر بشینه) مامان فریده هم هر روز تورو میبرد و برگشتنتم کار حضرت فیل بود ++ ...
30 بهمن 1391